میدونید الان چه حسی دارم؟
احساس میکنم فقط برای اینکه تایپ فارسیم خوب بشه این وبلاگ رو راه انداختم – هیچ کس منو دوس نداله- ... راستی فردا بالاخره پام باز میشه ودیگه باید برم سرکارام – که همان متراژ خیابانهای تهران برای شهرداری عزیز و بهبود ِ فضای زیبای شهر میباشد...
-
راستی میترسم دوباره براتون خاطره تعریف کنم ، آخه هیچ کس نمیخونه منم کاری که توش هیچ فایده ایی نداشته باشه نمیکنم
آه ه ه ه.... من اگر میدانستم که وجه تسمیه ی خیار چنبر چیست ، دیگر هیچ غمی نداشتم !!!(جز دوریه شما)
سلام وبلاگ خوبی داری اگه میشه از وبلاگ من هم سر بزن
چرا انقدر ناامید؟چرا انقدر شاکی؟
اصلا خودم همه نوشته هاتو میخونم همیشه هم برات نظر میدم خوبه؟
حالا بخند
سلام
خوبی؟
هولی خانم
صبر کن
صبر
مطالب خیلی قشنگه
من قبلا هم گفتم
یه سری حسودیشون میاد، خب به درک
داری حرفه ای کار می کنی ولی هیچوقت تهدید نکن تو کار خودت بکن بذار دیگران هم با خیال راحت بهت سر بزن
راستی از جاوا کمتر استفاده کن.
لوگوی قشنگی داری، کار خودته؟ اگه تونستی یه خورده سایزش رو کم کن.
آفرین به تو
از اینکه پات رو باز کردی خوشحالم ولی باید بری فیزیوتراپی:)
از وقتت و جوونیت خوب استفاده کن
دعام کن.
سلام وب قشنگی دارین بهتون تبریک میگم ...
سلام مونا خانوم اولا ممنون که لینکمو گذاشتین
دوما خدا رو شکر که پاتون خوف شده
سوما من همون دفعه اول میخواستم بگم ولی یادم رفت
به نظر من وبلاگ شما خیلی خوبه و به زودی جای خودشو بین وبلاگها باز میکنه بعدش هم شما خیلی عجولین
راستی به خدا تا اونجا که میشد لینکتون رو آوردم بالا
اگه بیشتر از این بیارم از فردا صدای همه در میاد
در ضمن خودم یکی از خوانندگان پر و پا قرص وبلاگتون هستم
پس تعطیلش نکنید
((:
موفق باشید
ها ها ها ها ها ها در کل چیزای با حالی می نویسید از این کارا زیاد انجام بدید